بسم رب الحکیم
دلم دوباره برایت غمین شده ای ماه ولی غزل به لبم مهر عاشقانه زده
ببخش گر که ندادیم جان ز غمهایت ولی به گرده ام این شعر تازیانه زده
شنیده ام که غریب بوده ای تو در زندان ویک خبیث تورا نیز ظالمانه زده
تو کیستی که دوست نه دشمنت مولا به خاک پای تو زانویی عارفانه زده
دلم دگر تاب ندارد بگویم این مصرع ز سم مهلک آن مرد غم زبانه زده
بیا ظهور کن ای وارث غم زهرا (س) که ذات حق مثالی در این زمانه زده
مثال بارز آن نیجریه است و یمن که خون سرخ جوانان آن جوانه زده
بگو به لشکر کفار ما همان هاییم که داغ عشق علی چاک جامه مان بزده
دلم گرفته واین بغض سخت سنگین است بیا که(( نوبتی آخرالزمانه)) زده .
امیر حسین اکبری